هر بار کسی بهم هدیه میداد قبلش یه ذوق خاصی داشتم که بازش کنم و یه وسیله خیلی خاص باشه.چیزی که سالها قبل، یه مدت زیادی همه ملت گیر داده بودن بهش و تو هر مناسبتی هدیه میدادن.شاید همه اطرافیان من هم با همین پیش فرض و ترس از اینکه نکنه هدیه تکراری ای باشه هیچ وقت واسه من نخریدن اینو.
حالا چرا خودم نخریدم واسه خودم؟چون میخواستم ببینم کی با حس درونیم بیشتر هم خوانی داره :)) یه جور معیار بود واسم انگار(شاید هنوزم هست)
این داستان و اینکه چه وسیله ای هست رو هم به چند نفر گفتم و با اینکه خواستن بهم هدیه بدن گفتم دیگه مزه نمیده شما بخرید :! نمیخوام.
ولی یه بار یه نفر برام خریدش و اتفاقا جالب هم بود که چطور این به ذهنش رسیده.یکی که از من خوشش میومد و به قول خودش عاشقم بود.ولی من نمیخواستم یادی از اون اطرافم باشه و قبولش نکردم.

از وقتی فهمیدم موسیقی و ساز چیه،دوست داشتم منم بخشی از این داستان باشم.دوست داشتم یه سرگرمی قشنگ و آرامش بخش برای خود خودم داشته باشم که توش غرق شم.وقتی وارد برهه ای از زندگیم شدم که دیگه وقت آزادی برای خیلی چیزا نداشتم جای خالی موسیقی خیلی بیشتر توی وجودم حس میشد.
بارها قرار شد برم کلاس و هر بار با یه بهانه ای نشد که برم.یا نذاشتن.
گیتار،ویالون،تیمپو،نی، و . اومدن تو خونه و هنوز هم هستن و هرکی رسید یه ناخنکی بهشون زد حتی خواهرم به جز من.نمیدونم چرا با اینکه خیلی دوستشون داشتم اما هیچ وقت خودم هم حتی نرفتم سراغشون که یاد بگیرم. شاید هم لج کرده بودم،البته که با خودم
یه روز یه موزیک شنیدم،نمیتونستم تشخیص بدم چه سازیه.مدتها گذشت و تو ذهنم موند تا یک روز اتفاقی توی اپارات دیدمش.این بار تصویری.و فهمیدم چه سازیه.خیلی ازش خوشم اومد.نمیتونم توصیفش کنم اصلا.
میدونی صدای چی میداد؟ صدای همون هدیه ای که دوست داشتم! صدای بچگی هام.صدای خودم!
 ذخیره اش کردم و هر شب گوش میدادم. با خودم گفتم شاید یه روز خریدمش و یاد گرفتم چطور بنوازم.
داستان طوری رقم خورد که یه روز طی یک نشونه ای مطمئن شدم الان وقتشه من این ساز رو داشته باشم،پولی که برای یه کار مهم ذخیره کرده بودم رو برداشتم و خریدمش.
و الان؟هنوز دنیای عمومی موسیقی رو نمیشناسم، اما سازم رو به روش خودم یاد گرفتم و در حالی دارم این پست رو مینویسم که موفق شدم اولین آهنگم رو کامل و بدون نقص ولی با ریتم کندتری بنوازم و ضبط کنم و الان هم بشنومش!

صدام از گلوم در نمیاد که بخونمش...

صدای کودکی

یه ,هم ,رو ,ای ,صدای ,داشتم ,یه روز ,و تو ,یاد گرفتم ,این داستان ,چه سازیه
مشخصات
آخرین جستجو ها